Monday, August 13, 2007

شکوه

چند روزی است که هیچ سیاه نکرده ام کاغذهایم را.نمیدانم دل و دماغ آنرا ندارم شاید چون کامنتی بر من وارد نشده.در اینصورت یا نوشته هایم به درد هیچ نمیخورد یا بخوانش ناپیدا و نهان است. معلوم نیست. از جای دیگری نیز پر هستم که آنرا نگویم بهتر است چون گمانم بر اینست که دل نازکم خواهند گفت. اما چند نکته ای هست که حیفم آمد بازگو نکنم.
اولش بگمانم کوله پشتی است که حسنی آنرا جاگذاشت و رفت.نمیدانم شاید عطایش را به لقایش بخشیدوشاید هم که به ذم خودش قلبش نگذاشت. هر چند دل زیاد خوشی از وی ندارم ولی خوب با برنامه رادان و آوردن او چیزهایی گفت که به مذاق بعضی انسانهای فرهمند زیاد خوش نیامد.
دومی هم باز مال کوله پشتی است و نشان دادن اعدام اراذل و اوباش که قبلا بحثش را کرده ام در همین بلاگ.نمیدانم چرا حکومت درست در پربیننده ترین ساعات شب صحنه اعدام شدن چندین نفر را نشان داد.من به یاد ندارم که قبلا هم چنین کرده باشند.نظر من بر این است که نظام قصد به وحشت فروبردن عوام دارد نه چیز دیگر. او گفت که آهای مواظب باشید که من هر کاری میتوانم بکنم پس سربه زیر باشید و مطیع که اگر نکنید اینست سزای کسانی که امنیت ملی را به مخاطره میاندازند.مگر ما در ایران در گذشته هیچ کس را نداشتیم که به ناموس مردم متجاوز شود.مگر نداشتیم کسی که مواد مخدر حمالی کند.مگر نبود کسیکه میخوارگی کند و عربده کشی و مگر و مگر واگر.
سومی را میخواهم درباره شرق بگویم که غروب کرد .دوباره.بعد از توقیف هم میهن تهدید شرق واضح بود و هر روز که به انتخابات نزدیکتر میشدیم بیشتر التهاب داشتم که چنین شود و شد.به گمانم بازیگوشی عمدی آقا مجتبی روزنامه چی بود که این بلا(وشاید نعمت)دوباره بر شرق نازل شد.آخر ساقی قهرمانی هم شد فروغ و پروین و غیره و ذلک؟ که برگردد و بگوید من بایسکسوال هستم.مگر عوام ما خبر از لزبین و گی و اینها دارد که رفته و زین گذاشته زیر پای قهرمانی.آخر مگر آقا مجتبی روزنامه چی نمیدانسته دارد به که سواری میدهد.حکما میدانسته ویا حدلااقلش بوهایی برده.مگر که آیا سردبیر دارد شرق و یا نه.اگر ندارد که همان بهتر که درش را گل گرفتند و اگر دارد که چرا وی اینطور کرده.فکر میکردم سردبیر باید بداند که چی به چه است!و باز هم مگر و مگر واگر.
چهارمی را خبر میدهم که آیات نمیدانم چی در قم رفته اند و از خاتمی شکایت برده اند تامینات. دوسیه برایش نوشته اند بیست متر.هم انگشت و مهر زده اند وهم دستخط داده اند.
پنجمی نیز اینکه بگذارید یاد بگیرم چطور در متن لینک بگذارم چیزهای جالبی در ولگردیهایم خوانده ام ودیده ام. بد نیست که شما هم ببینید.

No comments: