همه دوستان گرانقدر بنده به طور حتم با این حقیقت که حرکتها و جنبشهای دانشجویی در ایران بسیار تاثیر گذار بوده و هستند موافقند.شاید بتوان با فرازی تاریخی این بحث را مستندتر کرد .
شاید بتوان سراغاز نقادی ها و تحرکات دانشجویان را در مقابله با حاکمیت و دولت اقتدارگرا و. فاشیست چک در سال 1939 جستجو کرد که در یک راهپیمایی در روز 17 نوامبر که علیه دولت فاشیست چک انجام گرفت 9 تن از رهبران دانشجویی بلافاصله اعدام شدند و 1200 تن دیگر از دانشجویان در حمله نظامیان به خوابگاه های دانشجویی دستگیر شدند نمونه دیگر این گونه فعالیتها را در انقلاب مجارستان میتوان یافت. جایی که در ان دانشجویان مجارستان همراه با روشنفکران و اهالی مطبوعات و مردم ازادی طلب حرکتی ازادی بخش را در مقابل سیستم بسته و خفقان زای شوروی کمونیستی در سال 1956 به ثمر رساندند.انقلاب مجارستان رهبر نداشت ولی سه نیروی اصلی یعنی روشنفکران، مطبوعات، و دانشجویان رهبران اصلی ان بودند.
حال بهتر است بازگردیم به کشور در حال گذار خودمان که از قدیم گفته اند اگر همدان دور است کدو که نزدیک است!
اگر در ایران بخواهیم سراغ چنین نمونه تاریخی باشیم شاید همگان به حوادث روز 16 اذر سال1332. اشاره کنند. با این اوصاف به سختی میتوان فردی را پیدا کرد که روز 18 تیرماه 1378 و حوادث تلخ و فجایع انروز را نادیده بگیرد.شاید این سوال در ذهن خواننده ایجاد شود که دلیل این تحرکات و اقدامات که خالی از خطر نیز نبوده چیست؟
یکی از عوامل مهمی که در درک و فهم جنبش دانشجویی و موقعیت دانشگاه باید مورد توجه قرار گیرد زیست دانشجویی است. باید توجه داشت که زندگی دانشجویی زندگی مردم عادی جامعه نیست و ویژگیهایی که در این دوران وجود دارد یقینا روی رفتارهای دانشجو تاثیر میگذارد. ویژگیهایی مثل دور بودن از خانواده، احساس گسیختگی از سنن اجتماعی تعیین کننده رفتار، احساس ازادی کامل در انتخاب راه زندگی، زندگی دسته جمعی و گروهی در خوابگاه، تراکم انرژی حیاتی در این دوران، دور افتادن از متن زندگی واقعی اجتماعی و خارج شدن از مناسبات طبقاتی موجود در جامعه به دانشجویان ویژگیهای خاصی میبخشد و زندگی آنان را به نحو خاصی تحت تاثیر قرار میدهد.آرمان گرایی دانشجویان، نقش آنان در نقادی سنن اجتماعی و وجه معترض آنها نسبت به هنجارهای اجتماعی حاکم به مقدار زیاد ناشی از زیست دانشجویی است.
در ایران بویژه از اواسط دهه 1370 شمسی به بعد شاهد تحرکات و نقادیهای بسیاری از سوی دانشجویان ازاد اندیش نسبت به بدنه حاکمیت و کارشکنی ها و قانون شکنی ها بسیاری که از طرف دولت حاکم نه تنها بر قشر دانشجو بلکه بر تمام اقشار ملت ایران روا شده است میباشیم.به طوریکه دانشجویان اگاه همیشه موی دماغ نظام حاکم در انجام امور مستبدانه خود بوده و این باعث اگاهی بیشتر طبقات مختلف جامعه گشته است.تا انجا این امر پیشرفته که مستبدان و سودجویان در صدد بوده اند به نحوی از انحا این جنبش را سرکوب و یا حداقل از اعتبار این قشر در نزد عامه مردم بکاهند که در این امر نیز همچون بسیاری دیگر از اعمال شرمگینانه خود نا موفق بوده اند.
علی ایحال در هفته های اخیر شاهد جدیدترین و رذیلانه ترین اقدامات علیه جنبش دانشجویی در سراسر ایران عزیز بوده ایم. پس از دستگیری و ربوده شدن 15 تن از فعالین دانشجویی و بازداشت غیر قانونی این فعالین در دانشگاه مازندران از سوی پلیس امنیتی-مخفی جمهوری اسلامی که توانایی انجام هرگونه کار غیر قانونی در سطح کشور را دارد حال با وقایع اخیر دانشگاه پلی تکنیک تهران مواجه شدیم.
جعل ارم و لوگوی نشریات مستقل دانشجویی در این دانشگاه و ضرب و شتم دانشجویان و فعالان دانشگاه در صحن ان و به تبع ان دستگیری و زندانی شدن جمعی از دانشجویان امیر کبیر باعث التهاب فضای این دانشگاه و همچنین نگرانی دانشجویان از وضعیت انان گردیده است.
اقتدارگرایان که در هرم سیاسی ایران از جایگاه بسیار ویژه ای همواره برخوردار بوده وهستند و از قدرت اجرایی و قانون گریزی خاصی!!! بهره مند میباشند با این کار بدنبال ایجاد فضای رعب و وحشت و خفقان در جامعه دانشجویی ایران میباشند که اولین قدم خود را در دانشگاه امیرکبیر تهران که در این سالها به واقع پذیرای فعالترین دانشجویان بوده است برداشته اند.
ذکر این نکته را ضروری میدانم که در جامعه امروزی ایران که از نبود احزاب مستقل سیاسی فعال و روزنامه ها و مطبوعات ازاد رنج میبرد قشر دانشجویی ایران به یکی از فعالترین گروههای نقاد حاکمیت تبدیل شده که با گرایشهای سیاسی اجتماعی خود و فعالیتهای انجام داده اش متحمل به پرداخت هزینه های در بعضی مواقع بسیار گزافی نیز شده است.
شاید بتوان سراغاز نقادی ها و تحرکات دانشجویان را در مقابله با حاکمیت و دولت اقتدارگرا و. فاشیست چک در سال 1939 جستجو کرد که در یک راهپیمایی در روز 17 نوامبر که علیه دولت فاشیست چک انجام گرفت 9 تن از رهبران دانشجویی بلافاصله اعدام شدند و 1200 تن دیگر از دانشجویان در حمله نظامیان به خوابگاه های دانشجویی دستگیر شدند نمونه دیگر این گونه فعالیتها را در انقلاب مجارستان میتوان یافت. جایی که در ان دانشجویان مجارستان همراه با روشنفکران و اهالی مطبوعات و مردم ازادی طلب حرکتی ازادی بخش را در مقابل سیستم بسته و خفقان زای شوروی کمونیستی در سال 1956 به ثمر رساندند.انقلاب مجارستان رهبر نداشت ولی سه نیروی اصلی یعنی روشنفکران، مطبوعات، و دانشجویان رهبران اصلی ان بودند.
حال بهتر است بازگردیم به کشور در حال گذار خودمان که از قدیم گفته اند اگر همدان دور است کدو که نزدیک است!
اگر در ایران بخواهیم سراغ چنین نمونه تاریخی باشیم شاید همگان به حوادث روز 16 اذر سال1332. اشاره کنند. با این اوصاف به سختی میتوان فردی را پیدا کرد که روز 18 تیرماه 1378 و حوادث تلخ و فجایع انروز را نادیده بگیرد.شاید این سوال در ذهن خواننده ایجاد شود که دلیل این تحرکات و اقدامات که خالی از خطر نیز نبوده چیست؟
یکی از عوامل مهمی که در درک و فهم جنبش دانشجویی و موقعیت دانشگاه باید مورد توجه قرار گیرد زیست دانشجویی است. باید توجه داشت که زندگی دانشجویی زندگی مردم عادی جامعه نیست و ویژگیهایی که در این دوران وجود دارد یقینا روی رفتارهای دانشجو تاثیر میگذارد. ویژگیهایی مثل دور بودن از خانواده، احساس گسیختگی از سنن اجتماعی تعیین کننده رفتار، احساس ازادی کامل در انتخاب راه زندگی، زندگی دسته جمعی و گروهی در خوابگاه، تراکم انرژی حیاتی در این دوران، دور افتادن از متن زندگی واقعی اجتماعی و خارج شدن از مناسبات طبقاتی موجود در جامعه به دانشجویان ویژگیهای خاصی میبخشد و زندگی آنان را به نحو خاصی تحت تاثیر قرار میدهد.آرمان گرایی دانشجویان، نقش آنان در نقادی سنن اجتماعی و وجه معترض آنها نسبت به هنجارهای اجتماعی حاکم به مقدار زیاد ناشی از زیست دانشجویی است.
در ایران بویژه از اواسط دهه 1370 شمسی به بعد شاهد تحرکات و نقادیهای بسیاری از سوی دانشجویان ازاد اندیش نسبت به بدنه حاکمیت و کارشکنی ها و قانون شکنی ها بسیاری که از طرف دولت حاکم نه تنها بر قشر دانشجو بلکه بر تمام اقشار ملت ایران روا شده است میباشیم.به طوریکه دانشجویان اگاه همیشه موی دماغ نظام حاکم در انجام امور مستبدانه خود بوده و این باعث اگاهی بیشتر طبقات مختلف جامعه گشته است.تا انجا این امر پیشرفته که مستبدان و سودجویان در صدد بوده اند به نحوی از انحا این جنبش را سرکوب و یا حداقل از اعتبار این قشر در نزد عامه مردم بکاهند که در این امر نیز همچون بسیاری دیگر از اعمال شرمگینانه خود نا موفق بوده اند.
علی ایحال در هفته های اخیر شاهد جدیدترین و رذیلانه ترین اقدامات علیه جنبش دانشجویی در سراسر ایران عزیز بوده ایم. پس از دستگیری و ربوده شدن 15 تن از فعالین دانشجویی و بازداشت غیر قانونی این فعالین در دانشگاه مازندران از سوی پلیس امنیتی-مخفی جمهوری اسلامی که توانایی انجام هرگونه کار غیر قانونی در سطح کشور را دارد حال با وقایع اخیر دانشگاه پلی تکنیک تهران مواجه شدیم.
جعل ارم و لوگوی نشریات مستقل دانشجویی در این دانشگاه و ضرب و شتم دانشجویان و فعالان دانشگاه در صحن ان و به تبع ان دستگیری و زندانی شدن جمعی از دانشجویان امیر کبیر باعث التهاب فضای این دانشگاه و همچنین نگرانی دانشجویان از وضعیت انان گردیده است.
اقتدارگرایان که در هرم سیاسی ایران از جایگاه بسیار ویژه ای همواره برخوردار بوده وهستند و از قدرت اجرایی و قانون گریزی خاصی!!! بهره مند میباشند با این کار بدنبال ایجاد فضای رعب و وحشت و خفقان در جامعه دانشجویی ایران میباشند که اولین قدم خود را در دانشگاه امیرکبیر تهران که در این سالها به واقع پذیرای فعالترین دانشجویان بوده است برداشته اند.
ذکر این نکته را ضروری میدانم که در جامعه امروزی ایران که از نبود احزاب مستقل سیاسی فعال و روزنامه ها و مطبوعات ازاد رنج میبرد قشر دانشجویی ایران به یکی از فعالترین گروههای نقاد حاکمیت تبدیل شده که با گرایشهای سیاسی اجتماعی خود و فعالیتهای انجام داده اش متحمل به پرداخت هزینه های در بعضی مواقع بسیار گزافی نیز شده است.
2 comments:
salam dash masoud,mikhamet asas
Take Care
love you my best friend.
such a great blog.
movazebe khodet bash.....
Post a Comment